تبیان، دستیار زندگی
در میان سوال‏های زیادی که درباره‏ی جنگ تحمیلی بر ایران مطرح می‏شود، سوالی هر چند کوتاه، اما پرمحتوا از سوی رهبر فرزانه‏ی انقلاب اسلامی، حضرت آیت‏الله خامنه‏ای مطرح می‏شود که درباره‏ی دفاع مقدّس، آنچه که ملت ما پس از گذشتن دوران سخت جنگ هشت ساله باید مورد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا چرا چرا ؟! (1)

نگاهی متفاوت در چرایی پیش آمد جنگ

در میان سوال‏های زیادی که درباره‏ی جنگ تحمیلی بر ایران مطرح می‏شود، سوالی هر چند کوتاه، اما پرمحتوا از سوی رهبر فرزانه‏ی انقلاب اسلامی، حضرت آیت‏الله خامنه‏ای مطرح می‏شود که درباره‏ی دفاع مقدّس، آنچه که ملت ما پس از گذشتن دوران سخت جنگ هشت ساله باید مورد تدبّر قرار بدهد، این است که این جنگ را چه کسی به وجود آورد و چرا به وجود آورد، و چه شد که موفق نشد؟ این، سه نقطه‏ی اساسی است»

در پاسخ به اولین سوال که چرا جنگ به وجود آمد؟

 اول باید به عوامل بروز انقلاب اسلامی در سال 1342 اشاره کرد.

شاه

از جمله‏ی این عوامل، می‏توان به موارد زیر اشاره کرد.

1- فساد دستگاه‏های حاکم

1-1/ فساد اقتصادی دستگاه‏های حاکم بر ایران که بر پایه‏ی مبانی‏ای هم چون گسترش سرمایه‏داری، اختلاف طبقاتی و چپاول اموال کشور توسط عمال حکومتی انجام می‏شد.

2-1/ فساد اخلاقی دستگاه‏های حاکم که از آن جمله، می‏توان به رسانه‏های فاسد حکومت پهلوی، ترویج فساد در طبقات محروم جامعه، حمایت از فساد و بی‏بندباری و گسترش فساد و فحشاء در دستگاه حاکم اشاره کرد.

3-1/ فساد سیاسی که نمونه‏ی بارز آن وابستگی به کشورهای بیگانه، الگوگیری از غرب، حتی در قانون‏گذاری و ناکارآمدی دستگاه‏های مدنی که موجبات اعتراض مردم را فراهم آورد.

2- کم رنگ شدن شعائر دینی و تلاش برای حذف نمادهای مذهبی و دینی توسط رژیم حاکم.

1-2/ محدود کردن مراسم مذهبی و دینی به مراسمی جدای از بعد اجتماعی ، و نیز گسترش سکولاریزم، یکی از تلاش‏های سیستم حاکم برای دین زدایی بود.

2-2/ تلاش همه جانبه برای دور کردن جامعه‏ی علمی و دانشگاهی از ملاحظات دینی و مذهبی و قطع علمی ارتباط حوزه و دانشگاه نیز تلاشی برای کم رنگ کردن نقش دین و مذهب به شمار می‏آمد.

3-2/ نفوذ بیگانگان در کشور و غارت سرمایه‏های ملی و فرهنگی ایران و نیز قرار دادن کارشناسان خارجی در مشاغل حساس و جلوگیری از دست‏یابی ایرانیان به مشاغل حساس (صنعتی، پزشکی، نظامی، و...) و همچنین گسترش وابستگی ایران به فناوری و دانش غربی که به منظور وابسته کردن کل دانشگاه‏ها و مشاغل طرح‏ریزی شده بود، از عوامل از بین بردن حس اعتماد به نفس و وابستگی به غرب از همه لحاظ محسوب می‏شد.

4-3/ اعطای حقوق و مزایای خاص به غربی‏ها که با منافع ملی ایران ناسازگار بود، نیز یکی دیگر از این عوامل بود. از جمله‏ی این مزایا، می‏توان به اعطای حق مصونیت کنسولی اتباع آمریکایی (کاپیتولاسیون) اشاره کرد که به موجب آن هیچ یک از اتباع آمریکا به واسطه‏ی انجام فعالیت‏های خلاف قوانین ایران، به موجب قانون داخلی ایران محاکمه نمی‏شدند و حاکمیت ایران حق هیچ‏گونه تصمیم‏گیری در خصوص جرائم آنها را نداشت.

دومین عامل در پاسخ به چرایی به وجود آمدن جنگ، پیروزی انقلاب اسلامی است.

آیت الله العظمی امام خمینی(ره)

پیروزی انقلاب اسلامی ایران پس از یک سلسله اقدامات رژیم و فعالیت‏های انقلابی صورت پذیرفت که از آن جمله می‏توان به قیام سراسری مردم ایران در سال 56 نام برد. در این قیام که اختناق و خفقان حاکم بر ایران را شکست و از قم شروع شد، جوانانی نقش داشتند که امام خمینی رحمه‏الله علیه در سال 42 به آنها اشاره کرده بودند و فرموده بودند: "یاران من در گهواره هستند"

شهید و مجروح شدن ده‏ها هزار نفر از یاران امام در جریان مبارزات انقلابی و نیز شکنجه و ناپدید شدن تعداد بسیار زیادی توسط عمال رژیم، تبعید روحانیون و فعالین انقلاب به مناطق دور افتاده (از جمله تبعید امام به عراق، ترکیه و پاریس/ تبعید آیت‏الله خامنه‏ای به ایران شهر و جیرفت/ تبعید آیت‏الله مشکینی به ماهان/ تبعید آیت الله طالقانی به یافت و...) شکنجه‏ی مبارزین، دستگیری فعالین انقلاب و... همه و همه صحنه‏های نمایشی بودند که سکانس آخر آن در بهمن 57 رقم خورد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.

سومین دلیل برای شروع جنگ، دلایلی بود که استکبار برای مبارزه و مخالفت با استکبار داشت.

1- طرح تفکّر خدا محوری توسط انقلاب اسلامی، در حالی صورت پذیرفت که نظام حاکم بر دنیا دو قطبی بود و شرق به رهبری شوروی و غرب به رهبری آمریکا تمام منابع و منافع دنیا را براساس تمایلات خود تقسیم می‏کردند.

تفکر انقلاب، به این دلیل که حاکمیت مطلق را از آن خدا می‏دانست و در کوچک‏ترین روایاتی نیز احکام الهی را حاکم می‏دانست، حکومت شرق و غرب را نفی می‏کرد و همین عامل جریانات جاری جهان را مقابل انقلاب اسلامی قرار داد.

2- شعار عدالت محوری و استکباری ستیزی و نیز مبارزه با ظلم و ستم به عنوان یکی از اصول انقلاب اسلامی، با منافع استعمار در تضاد بود. این شعار باعث برافروخته شدن آتش انقلاب در میان ملت‏های ستم دیده از استعمار در سراسر جهان شد و بیداری ملت‏ها را سبب گشت که در نتیجه‏ی آن منافع شرق و غرب که از استعمار مردم ستم دیده و چپاول ثروت‏های آنها تامین می‏شد، به خطر افتد.

3- مخالفت انقلاب با فساد و مادی گری حاکم بر سیستم‏های حکومتی موجود در جهان نیز مخالفت‏های آن نظام‏ها را برانگیخت و دشمنی‏هایی را برای انقلاب نوپای ایران رقم زد.

4- ایجاد زمینه برای ظهور منجی-  حضرت صاحب الزمان علیه‏السلام - و تحقّق حاکمیت الله بر زمین که به دنبال نفی حاکمیت قدرت‏های موجود و رفع تمام ظلم و ستم‏ها بود، در کنار سایر عوامل، باعث جبهه‏گیری تمام دنیای استکبار در برابر انقلاب اسلامی ایران شد.

تا قبل از وقوع جنگ اقداماتی برای سرنگونی انقلاب انجام پذیرفت که هیچ کدام مانع از بروز جنگ تحمیلی علیه ایران نشدند از جمله‏ی این اقدامات، می‏توان به موارد زیر اشاره کرد.

1- استحاله‏ی نظامی از طریق روی کار آوردن نیروهای خود فروخته و وابسته، از جمله بنی‏صدر، شریعتمداری و نیز سعی در نفوذ بازماندگان رژیم سابق در سیستم حاکمیتی و اداری.

2- راه‏اندازی جنگ‏های داخلی و دامن زدن به اختلافات قومی در کشور که از آن جمله می‏توان به ایجاد زمینه برای درگیری‏های مسلحانه در گنبد، دامن زدن به اختلافات مذهبی در مناطق سنی نشین سیستان و بلوچستان و کردستان، حمایت از تجزیه طلبان کُرد و حمایت از اختلافات به وجود آمده در خوزستان مبنی بر جدایی این استان از ایران، اشاره کرد.

3- طرح و حمایت از کودتا در کشور که از آن جمله می‏توان به کودتای نوژه و ماجرای قطب زاده اشاره کرد که در آنها هدف نابود کردن بیت امام، مراکز حساس سیاسی و نظامی و امنیتی بود و به فضل الهی ناکام ماندند.

4- ترور شخصیت‏های موثر در جریان انقلاب که متاسفانه در پی این اقدام استکبار، تعداد زیادی از رجال انقلابی به شهادت رسیدند و از جمله‏ی آنها می‏توان به شهیدان بهشتی، رجایی، باهنر، شهدای محراب، اشاره کرد و نیز از ترور ناکام حضرت آیت‏الله خامنه‏ای یاد کرد.

دفاع مقدس

در نهایت با شکست حربه‏های استکبار برای ایجاد خلل در ساختارف و تضعیف انقلاب و نهایتاً نابودی آن، آخرین راه کار حمله‏ی نظامی به ایران تلقی شد و دشمن در 31 شهریور 59 به ایران حمله کرد.

دوم اینکه، چه کسی جنگ را شروع کرد؟

در پاسخ به این سوال، باید ابتدا دلایل انتخاب عراق به عنوان دولت متجاوز مورد بررسی قرار گیرد.

1- انتخاب عراق برای حمله به ایران

1-1/ رقابت ایدئولوژیک وعقیدتی با ایران. علی الخصوص با روی کار آمدن حزب بعث به شدت دامن زده می‏شد و صدام به شدت از نفوذ انقلاب ایران به عراق خصوصاً در میان شیعیان عراق که جمعیت قابل توجهی داشتند، می‏ترسید.

باید بر این نکته افزود که وجود اماکن متبرکه‏ی نجف، کربلا، سامرا و کاظمین از منظر شیعیان بسیار مهم بود و ایران به این واسطه، به عنوان تنها کشور تمام شیعه‏ی جهان، آنها را متعلق به خود می‏دانست و نسبت به آنها احترام زیادی قائل بود؛ که همین ترس صدام را بیشتر می‏کرد.

2-1/ مساعد بودن اوضاع عراق برای حمله به ایران از هر جهت، که می‏توان به مرز طولانی این کشور با ایران و امکانات و منابع مالی نام برد. و همچنین ناپایدار بودن اوضاع نظامی و اقتصادی و سیاسی ایران، این توانایی عراق را تضمین می‏کرد.

3-1/ ویژگی‏های شخصیتی صدام به عنوان فردی بی‏رحم، مغرور و جاه‏طلب این انگیزه را در او بیشتر می‏کرد.

4-1/ جبران عقده‏ی حقارت تاریخی عراق پس از قطعنامه‏ی الجزایر که عراق آن را برای خود شکست می‏پنداشت و آن را دست آویزی برای شروع جنگ قرار داد (قرار داد الجزایر که بر اساس آن رود اروند براساس تالوگ، یا خط العقر، بین ایران وعراق تقسیم می‏شد).

5-1/ تسلط بر منابع انرژی خوزستان دلیلی دیگر برای حمله به ایران بود، کما اینکه عراق خوزستان را یکی از استان‏های خود تلقی می‏کرد و در نقشه‏های خود، آن را از ایران جدا می‏کرد.

6-1/ احراز رهبری منطقه پس از سقوط رژیم شاه که حکم ژاندارم منطقه را داشت، دلیلی دیگر برای آغاز جنگی بود که در آن می‏بایست ایران نابود شود

                                                              ادامه دارد ... .


منبع :

ماهنامه شمیم عشق