تبیان، دستیار زندگی
روزی مهمانی بر ابوذر وارد شد، ابوذر به او گفت معذرت می خواهم كه من بر اثر گرفتاری نمی توانم شخصا از تو پذیرایی كنم. ولی چند شتر در فلان نقطه دارم، قبول زحمت كن بهترین آنها را بیاورد تا برای تو قربانی كنم میهمان رفت شتر لاغری با خود آورد، ابوذر به او گفت:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انفاق را باید از ابوذر آموخت

انفاق

روزی مهمانی بر ابوذر وارد شد، ابوذر به او گفت معذرت می خواهم كه من بر اثر گرفتاری نمی توانم شخصا از تو پذیرایی كنم. ولی چند شتر در فلان نقطه دارم، قبول زحمت كن بهترین آنها را بیاورد تا برای تو قربانی كنم میهمان رفت شتر لاغری با خود آورد، ابوذر به او گفت: به من خیانت كردی چرا چنین شتری آوردی؟ او در پاسخ گفت: من فكر كردم روزی به شترهای دیگر نیازمند خواهی شد. ابوذر گفت: روز نیاز من زمانی است كه مرا در قبر می گذارند، از طرفی خداوند در قرآن در سوره آل عمران آیه 92 می فرماید: «لن تنالو البر حتی تنفقوا مما تحبون» هرگز به (حقیقت) نیكوكاری نمی رسید مگر اینكه از آنچه دوست می دارید در راه خدا انفاق كنید.»

منبع: مجمع البیان، ج2، ص 74


تنظیم برای تبیان: شکوری