تبیان، دستیار زندگی
دروغ گوهای مرضی، دروغ می گویند تا در خیال خودشان از حریمشان محافظت كنند، دوست داشتنی و موجه به نظر برسند، به منافع مادی یا اجتماعی بیشتری دست پیدا كنند و یا این كه از مجازات فرار كنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیشینه خالی بندی!!

دروغگو

این روزها عبارت خالی بندی به معنی دروغ گرفتن رایج شده است اما پیشینه این واژه به دهها سال پیش یعنی زمان سلطنت رضا شاه بر می گردد ! نقل می کنند که در زمان رضاشاه بدلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهایی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه یعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گیرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود. دزدها و شبگردها وقتی متوجه این قضیه شدند برای اینكه همدیگر را مطلع كنند به هم میگفتند که طرف "خالی بسته" و منظورشون این بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و غلاف خالی اسلحه را دور کمرش بسته به این معنی كه در واقع برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد و روی همین اصل بود که واژه خالی بندی رواج پیدا کرد. ولی این واژه هیچ ارتباطی به دروغگویی و لاف زدن به صراحت زمان حاضر نداشت. حالا چرا در این چند دهه ی اخیر این واژه متداول شده و همچنان هم رو به تزاید است مشخص نیست .

روان شناسی خالی بندی

چرا به دروغ گویی عادت كرده ایم و چگونه می توانیم از شر این عادت مزاحم، خلاص شویم؟ روان شناسان به این پرسش ها، پاسخ های علمی و دقیقی می دهند.

دروغ گویی های بی خطر یا كم خطر نیز در بیشتر موارد، صرفا ریشه در یك تنبلی ذهنی دارد و به شكل یك عادت غلط در روح و روان شخص دروغ گو رسوخ می كند.

دروغ گوهای مرضی : در میان بزرگسالان، اگر دروغ های مصلحتی را كنار بگذاریم، به اشخاصی برمی خوریم كه خیلی زیاد و در مسائل كوچك و بزرگ، دروغ می گویند. روان شناسان به این افراد می گویند: دروغ گوهای مرضی. دروغ گوهای مرضی، دروغ می گویند تا در خیال خودشان از حریمشان محافظت كنند، دوست داشتنی و موجه به نظر برسند، به منافع مادی یا اجتماعی بیشتری دست پیدا كنند و یا این كه از مجازات فرار كنند. البته در بیشتر مواقع، آن هایی كه از چنین افرادی دروغ می شنوند، خودشان تا درجاتی متوجه اند كه فرد مقابلشان دارد دروغ می گوید و چه بسا كه دلشان هم برای آن فرد بسوزد كه چرا چنین ذهن بیماری دارد.  دستة دیگری از دروغ گوها هستند كه حساب شده، عامدانه و برای كسب منافع شخصی، دروغ می گویند و این كار را هم زیاد و به صورت حرفه ای انجام می دهند. روان شناسان، این افراد را جزو شخصیت های ضداجتماعی طبقه بندی می كنند. این گروه معمولا زیاد سر و كارشان به پلیس، دادگاه و زندان می افتد. دروغ گویی معمولا با گذشت زمان، بدتر و بدتر می شود. چرا كه اصل بر این است كه وقتی آدم یك دروغ می گوید، بعدها ناچار می شود كه برای رفع و رجوع آن دروغ، دروغ های بیشتری بگوید.

حواس خودتان را متمركز كنید بر روی رفتاری كه دوست دارید و تصویر ایده آلی كه از خودتان و در ذهن خودتان ساخته اید. این تصویر می تواند شما را در ادامه ی راه هدایت كند

اصلا چرا دروغ می گوییم؟ روان شناسان، برخی از مهم ترین دلایلی را كه باعث می شود دروغ بگوییم، این گونه فهرست می كنند: می خواهیم از درگیری پرهیز كنیم. نمی خواهیم باعث خشم یا صدمة كسی بشویم. نمی خواهیم احساسات كسی را جریحه دار كنیم. می خواهیم كسی را تخریب یا روحیه اش را تضعیف كنیم. می خواهیم احترام و تحسین دیگران را جلب كنیم. دوست داریم به قدرت بیشتری برسیم. نمی خواهیم با حقیقت تلخی دربارة خودمان مواجه شویم. دوست نداریم به اشتباهاتمان اعتراف كنیم. می خواهیم فعلا روی قضیه ای را بپوشانیم، به این امید كه شاید بعدا اوضاع، بهتر شود.

جالب این كه خیلی از مواقع، ممكن است نیت شخص دروغ گو هم خیرخواهانه باشد، هر چند كه دروغ گویی در اكثر مواقع، ریشه در خود شخص و خودخواهی شخص دروغ گو دارد. اما سؤال مهم تر، این است كه آیا می توانیم با یادگیری و تمرین مهارت های ویژه ای، خودمان را مقید كنیم كه همیشه و تحت هر شرایطی، حقیقت را بگوییم و از دروغ گویی خودداری كنیم؟ پاسخ روان شناسان، این است كه بله، این كار در بیشتر مواقع امكان پذیر است، اما به تمرین و ممارست نیاز دارد.

باید یاد بگیریم الگوهای فرار از حقیقت را كه در ذهنمان شكل گرفته، كم كم از بین ببریم تا بتوانیم نوعی رابطة سالم و احترام آمیز را با مخاطبانمان سر و شكل بدهیم.

تغییر ذهنیت با فرض این كه شخص دروغ گو از نظر روانی دچار مشكل حادی نیست، روان شناسان می گویند كه دروغ گو به خاطر فقدان مهارت، دست به نوعی انتخاب اشتباه می زند و از بین راست و دروغ، دروغ را انتخاب می كند تا به زعم خودش، شرایط را به نحو مؤثری مدیریت كرده باشد. دروغ گویی های بی خطر یا كم خطر نیز در بیشتر موارد، صرفا ریشه در یك تنبلی ذهنی دارد و به شكل یك عادت غلط در روح و روان شخص دروغ گو رسوخ می كند.

تصمیم عجولانه، ممنوع .چه چیزی باعث می شود ما به این فكر بیفتیم كه دروغ گفتن، بهترین راه حل در وضعیت موجود است؟ چه ترسی در پشت این انتخاب اشتباه، پنهان شده است؟ ترس از این كه اشتباه كرده باشیم؟ ترس از این كه دیگران از ما خوششان نیاید؟ ترس از این كه قادر نباشیم حقیقت را در قالبی محترمانه، قابل پذیرش و قابل تحمل عرضه كنیم؟ وقتی انگیزه های دروغ گویی تان معلوم شد، بهتر می توانید خودتان را مجهز كنید. وقتی متوجه شدید كه دارید دروغ سر هم می كنید، مكث كوتاهی بكنید و از مخاطب خودتان اجازه بخواهید تا بار دیگر، سؤال او و شرایط و موضوع مورد بحث را بررسی كنید.

دروغگو

درك طرف مقابل. تصور كنید شما باعث شده اید موقعیتی متفاوت از آن چه كه باید، به وجود بیاید و فرض كنید كه شما مسبب این وضع نابهنجار بوده اید. اگر فكر می كنید كه شاید با بحث بتوانید به یك درك متقابل برسید و تلخی حاصل از ابراز حقیقت را بگیرید، بهتر است از این نوع عبارات و جملات استفاده كنید. مسدود كردن آن دسته از مسیرهای ذهنی كه منجر به دروغ گویی می شود، نیاز به تمرین دارد. وقتی شخصی با یك موقعیت خطیر و پراسترس مواجه می شود، ممكن است در یك آن، دوباره به سراغ روش های آشنای قدیمی برای دروغ گویی برود. روان شناسان توصیه می كنند با به خاطر سپردن چند نكته زیر، می توانیم از مهارت راست گویی كه در وجود همگی مان هست، بهره مند شویم. آن ها به ما می گویند: از عذرخواهی نترسید. تا حالا چند بار مجبور به دروغ گویی شده اید فقط به این خاطر كه نخواسته اید عذرخواهی كنید؟ وقتی اشتباهی مرتكب شدید، نفس عمیقی بكشید، اشتباه را بپذیرید و بابت عمل یا رفتار اشتباه تان عذرخواهی كنید.  برای این كه مهارت های راست گویی خودتان را هر از چند گاهی تقویت كنید، به زندگی این افراد و سخنان با ارزششان دقت كنید.

سایت علمی دانشجویان با تلخیص

تنظیم برای تبیان: کهتری

مقالات مرتبط

وقتی بابا دروغ گفت...

چهره برزخی دروغگویان

فریبکارهای کوچک

پارادکس دروغ‌گوها

دروغ ممنوع

آیا دروغ می گوید؟

انسانهایی که یک رو بیشتر دارند!

مغز، راست و دروغ را چگونه تشخیص می‌دهد؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.