ماموستا شیخ الاسلام، منادی وحدت
باید به این توجه کنید که ما در مقابل استمرار و بقا و دوام این نظام مسئولیت داریم اگر خدای نکرده تغافل کنیم، خدای نکرده خیانت کنیم، یقینا جزو کسانی هستیم که خداوند در روز قیامت به اشد عذاب، آنها را عذاب میدهد.
روشن است که دشمنان اسلام در این برهه حساس از تاریخ، به منظور ایجاد تفرقه و بدبینی و نزاع بین مسلمانان، به دنبال از بین بردن منادیان وحدت و همدلی، استوانههای علم و آگاهی و بیداری امت اسلامی میباشند. ماموستا شیخ الاسلام منادی وحدت در غرب ایران، و از طلایه داران اتحاد اسلامی در میان جماعت اهل سنت کردستان، مفتی وجیه الملهای بود که علاوه بر منشأ خدمات و برکات بسیار در آن منطقه، بر اثر شیفتگی و دلبستگی خود به انقلاب اسلامی، حلقه رابط میان نظام و مردم آن سامان، در عرصههای گوناگون دینی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به حساب میآمد.
مقام معظم رهبری ضمن تسلیت شهادت ایشان، در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، به این مهم تصریح فرمود که:
«من نقش این برادر خوبمان را در کردستان، هم از دور میدانستم، هم از نزدیک رفتم مشاهده کردم. ایشان عامل وحدت بود، عامل گسترش فکر انقلاب اسلامی بود، معتقد به مبانی نظام بود؛ کاملاً صادقانه و جدی ».
ماموستا در جریان گفتگوی ما با ایشان (مندرج در شماره 52 معارف)، ضمن تجلیل از مقام معظم رهبری در نامیدن سال 1386 به نام «سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی»، گزارشی از استشهاد زیبای خود به آیه 94 سوره طه در جمع علمای اهل سنت کرد که خواندنی است:
«من معتقدم از زمانی که مقام معظم رهبری(حفظهالله) مسئولیت رهبری را پذیرفتند، نافعترین عطیهای که به دنیای اسلام هدیه نمودند، همین فتوای «وحدت ملی و انسجام اسلامی » است. حالا نمیخواهم آیه «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلا تَفَرَّقُوا» و دیگر آیات وحدتبخش را بخوانم، چرا که مسلم است دین ما بر پایه وحدت نضج گرفته است. در تاریخ صدر اسلام مشاهده میکنیم که سنت عملی و قولی رسول الله چنین بود: اتحاد بین اوس و خزرج، میان مهاجرین و انصار. بلالی را که از حبشه آمده بود، مؤذن میکنند. سلمان فارسی را که از ایران آمده، مفتخر به دخول در دایره اهل بیت مینمایند. این همه اساس وحدت اسلامی است؛ اما اکنون میخواهم در باب وحدت به یک آیه استناد کنم تا ما واقعاً از هر عملی که موجب اختلاف میشود دوری کنیم. من در سخنرانیام در دیدار چند روز پیش با علمای بسیجی اهل سنت، این آیه و نکته نهفته در آن را هم به ایشان یادآور شدم و گفتم من تا به حال عالمی را ندیدم که به سخن حضرت هارون برادر حضرت موسی(ع) در باب وحدت، استناد کند.
میدانید که سامری هم نامش موسی بود و در دامن حضرت جبرئیل تربیت یافت و حضرت موسی(ع) در دامن فرعون؛ اما یکی پیغمبر خدا شد و دیگری بتساز! وقتی حضرت موسی(ع) به میقات مشرف شد در غیاب ایشان سامری از حُلّی و زیور آلات بنیاسرائیل «عِجْلا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ» برایشان ساخت. حضرت هارون ناظر صحنه بود ولی سخنی نگفت تا آنگاه که حضرت موسی برگشت، هارون به برادر گفت: «یََا ابْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیل» ، هارون گفت در حالی که میدیدم سامری بت میسازد اما من سخنی نگفتم و اقدامی نکردم زیرا ترسیدم مبادا گفته من میان بنیاسرائیل ایجاد تفرقه کند!
همچنین مطالعه بخشی از سخنرانی شیخ شهید در مصلای قدس زاهدان و در جمع نمازگزاران جمعه شیعه، گویای عظمت روحی اوست:
«... هر انقلابی دارای دو دوره است، یک، دوره استقرار، دوم، دوره استمرار؛ برای مثال 23 سال زمان حیات رسول اعظم (ص) دوره استقرار اسلام است و بعد از فوت آن حضرت دوره استمرار است که وظیفه یاران آن حضرت و وظیفه ائمه دین و علمای عظام است که نظام و نهضت محمدی (ص) را حفظ کنند. در نظام مقدس جمهوری اسلامی هم 10 سال اول، در زمان حضرت امام (قدس سره) زمان استقرار نظام جمهوری اسلامی و بعد از ارتحال حضرت امام، دوره استمرار انقلاب اسلامی است؛ و این را بدانید کسانی که در فرج حضرت امام برای استقرار نظام جمهوری اسلامی نفس نفیس خودشان را نثار کردند چه اجری میبرند شما اگر برای استمرار و بقای وجودی این نظام جهاد کنید و نفس نفیس را نثار کنید یقینا اجرتان کمتر از اجر آنها نیست. باید به این توجه کنید که ما در مقابل استمرار و بقا و دوام این نظام مسئولیت داریم اگر خدای نکرده تغافل کنیم، خدای نکرده خیانت کنیم، یقینا جزو کسانی هستیم که خداوند در روز قیامت به اشد عذاب، آنها را عذاب میدهد. در کردستان ما، مردم از ابتدای انقلاب پرچم دار این نهضت بوده اند.
اختلافات را کنار بگذارید، تمام شیاطین دنیا میکوشند که بین جامعه اهل سنت و جامعه اهل تشیع اختلاف به وجود آورند یا دایره اختلاف را وسیعتر کنند. اگر میخواهید اخبار شما قلب مبارک رسول اعظم(ص) را شاد کند، از هر نوع شکاف و اختلاف پرهیز کنید.
همه ما امت حضرت رسول اعظمیم، اگر شما افتخار میکنید که شیعه حضرت علی بن ابیطالب (ع) هستید یقین بدارید این دستور رسول اعظم(ص) است که محبت حضرت علی بن ابیطالب ایمان و بغض آن حضرت نفاق و فساد عقیده است. این عقیده ماست، من به نام فرزند ایشان هیچ وقت اعلام نکرده ام که ارادتمند حضرت علی بن ابیطالبم! من کجا و ارادتمندی آن حضرت کجا؟! من ارادتمند و خاک پای کسانی هستم که مرید حضرت علی بن ابیطالب باشند.»
پس از این روی است که مفتی کهنسال شافعی، ماموستا دکتر محمد شیخ الاسلام کردستانی، مورد حقد و کینه «جنود باطل » قرار میگیرد و در شامگاه 27 رمضان المبارک و در یکی از لیالی عظیم قدر ، با زبان روزه، در خانه خدا (مسجد قطب سنندج) پس از اقامه نماز مغرب و با اصابت دو گلوله از ناحیه سر، به فیض شهادت نائل میآید.
فرزند شهید از آرزوی پدر به شهادت، چنین پرده برداشت که:
«شب قبل از حادثه ترور، آقای استاندار نزد پدر من آمد و از ایشان خواست تا اجازه دهند برایشان محافظ بگذارند. اما پدرم با این کار مخالفت کرد و اظهار داشت که من غیر از خداوند متعال محافظی نمیخواهم و اگر تقدیر الهی چنین باشد که به دست از خدا بیخبران به شهادت برسم چه سعادتی بهتر از این. دوست ندارم کسی به خاطر محافظت از من به زحمت یا به خطر بیفتد ». بیگمان «شهید مظلوم » ماموستا شیخ الاسلام نام نیک خود را در کتاب «شهداء الفضیله » انقلاب شکوهمند اسلامی به ثبت رساند. دریغ دارم که در این مجال، با توجه به عشق و ارادت خالصانه آن شهید به آل البیت (علیهم السلام)، این فراز از پیام امام خمینی (س) را در رثای شهید آیت الله سید محمد باقر صدر، در رثای ماموستا شیخ الاسلام ذکر نکنم که فرمود: «شهادت ارثی است که امثال این شخصیتهای عزیز از موالیان خود برده اند ».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نویسنده:سیدمجتبی مجاهدیان تنظیم مجید نقدی گروه حوزه علمیه