تبیان، دستیار زندگی
خبر حركت لشكر قریش به رسول خدا(ص)رسید و براى مقابله با این لشكر جرار در فكر فرو رفتند و چاره‏اى جز آنكه در مدینه بمانند و حالت دفاعى به خود گیرند ندیدند،اما باز هم براى حفظ شهر از حمله دشمن،تدبیرى لازم بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رسیدن خبر به مدینه و دستور حفر خندق

خندق

خبر حركت لشكر قریش به رسول خدا(ص)رسید و براى مقابله با این لشكر جرار در فكر فرو رفتند و چاره‏اى جز آنكه در مدینه بمانند و حالت دفاعى به خود گیرند ندیدند،اما باز هم براى حفظ شهر از حمله دشمن،تدبیرى لازم بود،از این جهت پیغمبر اسلام با اصحاب خود در این باره مشورت كرد و سلمان فارسى كه در آن وقت از قید بردگى آزاد شده بودـبه شرحى كه در جاى خود مذكور شدـو مى‏توانست در جنگها شركت كند پیشنهادى داد كه مورد تصویب قرار گرفت و قرار شد بدان عمل كنند.

سلمان گفت: اى رسول خدا در شهرهاى ما اهل فارس معمول است كه چون لشكر زیادى به شهر هجوم آورند كه مردم آن شهر را تاب مقاومت با آنها نباشد اطراف خود را خندقى حفر مى‏كنند و راه حمله را بر دشمن مى‏بندند، اینك به نظر من خوب است دستور دهید آن قسمت از شهر مدینه را كه سر راه دشمن مى‏باشد خندقى حفر كنند.رسول خدا(ص)این نظریه را پسندید و قرار شد قسمت زیادى از شمال و بخصوص شمال غربى مدینه را به صورت هلالى خندق بكنند،و روى هم رفته قسمتى را كه پیغمبر دستور حفر خندق در آن قسمت داد قسمت شمالى مدینه بود كه شامل ناحیه احد مى‏شد و تا نقطه‏اى به نام راتج را مى‏گرفت،چون در قسمت جنوب غربى و جنوب،محله قبا و باغستانهاى آنجا بود و در ناحیه شرقى نیز یهود بنى قریظه سكونت داشتند و لشكر دشمن ناچار بود از همان ناحیه شمال و قسمتى از شمال غربى به مدینه بتازد و از این رو فقط همان قسمت را براى حفر خندق انتخاب كردند.

پیغمبر خدا دستور داد براى این كار خطى در آن قسمت ترسیم كنند و هر ده ذراع و یا چهل ذراع و یا به گفته برخى بیست گام و سى گام را میان ده نفر از مهاجر و انصارتقسیم كرد،براى خود نیز مانند افراد دیگر قسمتى را معین كرد تا در ردیف مهاجرین آن قسمت را به دست خود حفر كنند.

فضیلتى از سلمان

سلمان با اینكه طبق روایاتى كه در شرح حال او گذشت عمرى طولانى داشت،مردى نیرومند و كارگر خوبى بود كه در هر روز به اندازه چند نفر كار مى‏كرد و از این رو میان مهاجر و انصار درباره او اختلاف افتاد و هر دسته او را از خود مى‏دانستند،مهاجرین مى‏گفتند:سلمان از ماست و انصار مى‏گفتند:از ماست؟

رسول خدا(ص)كه چنان دید فرمود: «السلمان منا اهل البیت» [سلمان از ما خاندان است.]

اى رسول خدا در شهرهاى ما اهل فارس معمول است كه چون لشكر زیادى به شهر هجوم آورند كه مردم آن شهر را تاب مقاومت با آنها نباشد اطراف خود را خندقى حفر مى‏كنند و راه حمله را بر دشمن مى‏بندند، اینك به نظر من خوب است دستور دهید آن قسمت از شهر مدینه را كه سر راه دشمن مى‏باشد خندقى حفر كنند.

سختى كار

جنگ خندق

پیش از این اشاره شد كه ائتلاف احزاب و داستان جنگ خندق در وقتى اتفاق افتاد كه در مدینه خشكسالى شده بود و مردم شهر از نظر آذوقه و مواد خوراكى در فشار و مضیقه بودند و از این رو وقتى خبر حركت آن سپاه عظیم و مجهز به مردم مدینه رسید سخت به وحشت افتادند،منتهى آنان كه ایمان محكمترى داشتند دل به نصرت خدا بسته و این حادثه را آزمایشى براى خود مى‏دانستند ولى آنها كه پایه ایمانشان سست و یا در دل نفاق داشتند نمى‏توانستند اضطراب و وحشت خود را پنهان كنند و همه جا سخن از سقوط شهر مدینه و اسارت زنان و كودكان به دست دشمن به میان آورده و پس از ورود لشكریان قریش و مدت محاصره نیز به بهانه‏هاى مختلف از فرمان رسول خدا(ص)و توقف در كنار خندق سرپیچى كرده و فرار مى‏كردند،و سخنان ناهنجارى كه موجب ترس و دلسردى دیگران نیز بود به زبان آورده و نفاق باطنى و بى‏ایمانى خود را همه جا آشكار مى‏ساختند،به شرحى كه در جاى خود مذكور خواهد شد.

و به عبارت روشنتر به دنبال خبر حركت لشكر احزاب وحشت سرتاسر مدینه رافرا گرفت با این تفاوت كه افراد با ایمان با علم به اینكه آزمایش سختى در پیش دارند از این وحشت داشتند كه آیا بتوانند بخوبى از عهده آزمایش برآیند یا نه؟و افراد سست عقیده و منافق از سرنوشت خود و زن و بچه و اموال و داراییشان وحشت داشتند،اینان در كار حفر خندق نیز سستى مى‏ورزیدند و تا جایى كه مى‏توانستند شانه از زیر كار خالى كرده فرار مى‏كردند و در عوض مردمان با ایمان با كمال جدیت و علاقه و كوشش كار مى‏كردند.

اگر احیانا احتیاجى ضرورى پیدا مى‏كردند كه دست از كار كشیده و سرى به خانه و زن و فرزند خود بزنند از رهبر بزرگوار خود اجازه مى‏گرفتند و با موافقت آن حضرت بسرعت به خانه آمده و باز مى‏گشتند و بر عكس منافقان و افراد سست ایمان براى فرار از كار،نا امن بودن شهر و خانه را بهانه قرار داده و یا به بهانه‏هاى مختلف دیگر بیشتر وقت خود را در خانه مى‏گذراندند و بلكه گاهى دیگران را نیز به فرار وا مى‏داشتند.

تهیه و تنظیم برای تبیان: رضا سلطانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.