تبیان، دستیار زندگی
شکی نیست که مطلق لباس دست كم پاسخگوى سه نیاز آدمى است: یكى اینكه او را از سرما و گرما و برف و باران حفظ مى‏كند؛ دیگر اینكه در جهت حفظ عفت و شرم به او كمك مى‏كند و بالاخره به او آراستگى و زیبایى و وقار مى‏بخشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بسم الله الرحمن الرحیم

کنکاشی در حکمت لباس روحانیت
کنکاشی در حکمت لباس روحانیت

مبنای شناخت پدیده ها و حکمت ثبوت آنها، مبتنی بر دلیل مشروعیت و ارجحیت آن موضوع خاص است. آنچه می توان در باب مشروعیت این گونه از امور احتمال داد، چهار گزینه است.

گزینه اول آن است که دلیلی عقلی و برهان منطقی بر موضوعی داشته باشیم و به واسطه این دلیل بر آن تأکید داشته باشیم.

 گزینه دوم اقامه دلیل قرآنی است به این معنی که امری ، وجوبی یا استحبابی- از سوی خداوند متعال بیان شده باشد.

گزینه سوم، ورود دلیل نقلی از منبع معصوم (ع) است یعنی سیره و سنت یا قول و تقریر رسول اکرم(ص) یا ائمه طاهرین(ع) بر موضوعی تأکید یا سفارش داشته باشند.

و در نهایت با توجه به کارکردهای متصوّر فردی یا اجتماعی از برای این مسئله، مشروعیتی دست و پا کنیم. بنابراین کنکاش در حکمت لباس روحانیت بر شناخت دلیل مشروعیت و ارجحیت آن استوار است.

شکی نیست که مطلق لباس دست كم پاسخگوى سه نياز آدمى است: يكى اينكه او را از سرما و گرما و برف و باران حفظ مى‏كند؛ ديگر اينكه در جهت حفظ عفت و شرم به او كمك مى‏كند و بالاخره به او آراستگى و زيبايى و وقار مى‏بخشد. اما واضح است که در شرایط فعلی مقوله لباس روحانیت فقط یک لباس معمولی برای این کارویژه ها نیست. بلکه جامعه شأنی دیگر و نگاه ویژه بدان داند. به این ترتیب شناخت مبانی مشروعیت و ارجحیت لباس روحانیت غیر از بحث از مطلق لباس است.

از میان سه گزینه پیشین برای کشف مشروعیت لباس روحانیت راه اول بر ما مصددود است چرا که این موضوع امری در زمره مباحث صرفاً عقلی و نظری نیست. اما نسبت به طریق دوم باید گفت ما شاهدی از آیات قرآن بر امر یا تأکید بر نوع خاص پوششی برای علمای امت ننموده است بلکه بیش از آنکه به لباس ظاهری توجه کند به لباس باطنی و سیرت رحمانی عالمان دین توجه داشته است.

طریقت بجز خدمت خلق نیست                   به تسبیح و سجّاده و دَلق نیست(سعدی)

به این ترتیب آنچه مایه قوام روحانیت و موجب تعیین بخشی اصیل به او و دلیل مشروعیت الهی می شود تلبّس به لباس علم و عمل است.

الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيباً (احزاب، آیه: 39)

وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ (توبه، آیه: 122)

بنابراین این شخص است که به هر جامه ای اعتبار می بخشد و نه جامه به او:

جامۀ کعبه را که می بوسند                                او نه از کرمِ پیله نامی شد

با عزیزی نشست روزی چند                  لاجرم همچو او گرامی شد(سعدی)

اما با توجه به دلیل نقلی و کارکردهای تجربی سه مبنا و ملاک را برای مشروعیت و ارجحیت لباس روحانیت می توان بیان نمود:

....ادامه دارد


نوشته شده توسط سید مهدی موسوی گروه حوزه علمیه