تبیان، دستیار زندگی
تاریخ بردگی از نظر پیدایش به خوبی روشن نیست و درباره ی منشأ آن نظرات گوناگونی است. منتسکیو در عوامل بردگی می گوید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برده داری ممنوع

برده داری

از تفریحات رجال و اشراف اشرار، در گذشته های دور و نزدیک ، این بوده که بردگان بیچاره را در یک میدان نمایشی با حیوانات و جانوران وحشی و گرسنه، مانند شیر و ببر و پلنگ جمع می کردند. همین که بندگان (بردگان)، خود را در چنگال آن حیوانات درنده گرفتار می دیدند فغان و ضجه آنان بلند می شد، در این وقت بود که غریو شادی و شوق و شعف اشراف به عرش می رسید.( تاریخ تحولات اجتماعی، ج1، ص 39)

تاریخ بردگی از نظر پیدایش به خوبی روشن نیست و درباره ی منشأ آن نظرات گوناگونی است. "منتسکیو" در عوامل بردگی می گوید: منشأ بردگی ممکن است یکی ازعوامل زیر باشد:

1- حقوق بین المللی ایجاب می کرده که اسیران جنگی در حکم غلامان باشند که از قتل مصون بمانند.

2- قانون مدنی روم بدهکارانی را که قادر بر پرداخت نبوده اند اجازه می داده، خود آنها را بفروشند و یا در عوض طلب و بدهکاری بنده شوند.

3- قانون طبیعت، فرزند پدری را که خود غلام است، غلام می سازد بنابراین فرزند تابع پدر است.

4- حق بندگی ناشی از تحقیر یک ملت نسبت به ملت دیگری است که مبنی بر اختلاف عادات و رسوم می باشد.

5- منشأ اصلی آن، وجود فرد قوی و ضعیف در اجتماع انسانی توأم با روح طغیان و استثمار است.

آنگاه «منتسکیو» می گوید: «ارسطو» می خواهد ثابت کند که غلام و برده فطرتاً وجود داشته و خواهد داشت. این معنایش این است که خداوند برخی از انسان ها را آفریده تا برده و غلامان دیگران باشند. (روح القوانین ص 308)

امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: برده و بنده دیگران مباش در حالی که خداوند تو را آزاد آفریده است

اگر ما منطق ارسطو را بپذیریم ، یعنی تلاش برای آزادی بردگان یک عمل بی فایده و خلاف فطرت به شمار می رود.

- اسلام چه می گوید؟

در آیین مقدس اسلام بردگی، فطری بشر نیست. بشر، آزاد آفریده شده، برخلاف منطق ارسطو!

و  امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: برده و بنده دیگران مباش در حالی که خداوند تو را آزاد آفریده است. (نهج البلاغه)

- اسلام مرز بندگی و آقایی را از میان برداشته، همه را با هم برادر قرار داده است و  پیامبر اکرم«صلی  الله علیه و اله و سلم» می فرمایند: بندگان شما، برادران شما هستند. خداوند برای امتحان، آن ها را زیر دست شما قرار داده. بنابراین هر کسی برادر وی زیر دستش باشد باید از غذای خود بدو بخوراند و از لباس خویش بر او بپوشاند و کاری را که بیش از طاقت وی باشد بدو رجوع نکند. اگر کار سختی به او محول کرد به او کمک کند.

و پیامبر «صلی  الله علیه و اله و سلم» در حق بردگان به گونه ای احترام قائل بود که می فرمودند: هیچکس حق ندارد خدمتکار خود را عبد و امه (غلام و کنیز) بخواند، بلکه می باید خدمتکار مرد را «فتی» یعنی جوانمرد آقا، و خدمتکار زن را «فتاة» یعنی دوشیزه و خانم بخواند. (نهج الفصاحة)

علل آزادی تدریجی بردگان در اسلام:

این مطلب جزء مسلمات تاریخ است که اسلام با برده داری به مبارزه برخاست و به طور تدریجی بردگان را آزاد کرد. اگر سؤال شود که چرا اسلام تدریجاً این موضوع را عملی ساخت و به طور دفعی صورت نداد؟ در پاسخ باید گفت: در زمان طلوع اسلام در محیط تاریک عربستان برده داری یکی از ارکان اقتصاد و درآمد آن جامعه به حساب می آمد و تجارت و ادامه زندگی بسیاری از افراد به این موضوع بستگی داشت، و برای بنیان گذار اسلام، پیامبر عظیم الشأن «صلی  الله علیه و اله و سلم» امکان نداشت یک مرتبه برده دار ی را ملغی اعلام کند، چون نظم اقتصادی بهم می خورد. به علاوه افرادی که همه ی ثروت خود را برده خریده بودند حاضر به این کار نبودند، چون جمعی تن پرور و بیکار از این راه امرار معاش می کردند، اسلام در این راستا ابتدا، ثواب کار و فعالیت و مذمت بیکاری و تن پروری را برای مردم روشن ساخت و کار را جزء عبادات شمرد و نتیجه کار هر کسی را برای خود او قرار داد و با این برنامه به تدریج تن پروران دنبال کار رفتند و فهمیدند که دسترنج دیگران را نباید به تاراج و یغما برد.

و اما حق زیردست مملوک و (برده) این است که بدانی او آفریده پروردگار تو است و هم گوشت و هم خون تو است. تو مالک او نیستی به خاطر آفرینش، بلکه خدا او را آفریده...

مورخین می نویسند: پیامبر اسلام«صلی  الله علیه و اله و سلم»خود بردگانی مانند، زیدبن حارثه را آزاد فرمود. آنگاه مسلمانان، یکی پس از دیگری به آن حضرت تأسی جسته و بردگان را آزاد ساختند. بار دیگر پیامبر«صلی  الله علیه و اله و سلم»، پسرش، «اسامة بن زید» را به سمت فرماندهی لشکر منصوب کرد و بزرگان مهاجر و انصار را موظف نمود که از او پیروی کنند.

و اما حق زیردست مملوک و (برده) این است که بدانی او آفریده پروردگار تو است و هم گوشت و هم خون تو است. تو مالک او نیستی به خاطر آفرینش، بلکه خدا او را آفریده. تو آفریننده گوش و چشم او نیستی و روزی او در دست تو نیست. همه اینها را خداوند کفایت کرده و برعهده گرفته است. پس او را مسخر تو قرار داده و تو را بر او امین ساخته، او را به دست تو به ودیعت سپرده تا تو آن امانت را حفظ کنی و با روش او با وی رفتار کنی. پس باید از هرچه خود می خوری به او بخورانی و هرچه از خود می پوشی بدو بپوشانی، و بیش از توان به او تکلیف نکنی، و اگر از او اکراه داری خود را از مسئولیت الهی نسبت به او بیرون بری و با دیگری عوض کنی، و خلق خدا را مورد شکنجه و آزار قرار ندهی. و حول و قوه ای جزء از طرف خدا نیست. (رساله ی حقوقی امام سجاد(ع))

در پایان باید به این نکته اشارت می شود که : وقتی دایرة المعارف خدا را باز کنیم، تعریفی از برده و برده داری نیست! تعریف برده و آقا فقط در لغتنامه ی من و توست.

فهمیه السادات موسوی

بخش دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.